• فهرست مقالات عالم مثال

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - نگاهی نو به نوآوری مدرس زنوزی در معاد جسمانی و رفع اشکالات صدرا در جسم عنصری
        علیرضا  کرمانی حمید  امامی‌فر
        معاداز اصول عقاید اسلامی است. شاید کمتر صفحه‌ای از قرآن مجید باشد که در آن ذکری از این حقیقت خطیر نباشد؛ اما در نحوه وقوع و چگونگی رخداد آن بحث‌های گوناگونی خصوصاً از قرن دهم به بعد در میان فلاسفه اتفاق افتاده است. به نظر مرحوم زنوزی معاد جسمانی صعودهمین بدن عنصری در اث چکیده کامل
        معاداز اصول عقاید اسلامی است. شاید کمتر صفحه‌ای از قرآن مجید باشد که در آن ذکری از این حقیقت خطیر نباشد؛ اما در نحوه وقوع و چگونگی رخداد آن بحث‌های گوناگونی خصوصاً از قرن دهم به بعد در میان فلاسفه اتفاق افتاده است. به نظر مرحوم زنوزی معاد جسمانی صعودهمین بدن عنصری در اثر حرکات جوهری و استکمالات ذاتی به‌سوی نفس مفارق است و این‌که این بدن تناسبی پیدا کند با نفس اخروی که بتواند همراه آن باشد. با توجه به این‌که ایشانیکی از مفسران برجسته فلسفه صدرایی است، بررسی و ارزیابی دقیق دیدگاه ایشان اهمیت دارد. علت اصلی دست برداشتن ایشان از نظریه جسم مثالی صدرا در بحث قیامت این است که آن را مطابق با نظر شرع نمی‌یابد و درعین‌حال معاد شرع را قابل‌بیان با ادبیات فلسفی می‌داند.در نظریه ‌ایشان بیشتر مبانی فلسفی حکمت متعالیه مانند(اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری) حفظ‌شده است. به عقیده او، نفوس انسانی که هنگام تعلق نفس به بدن تحت تدبیر نفس کل است، پس از مرگ به نفس کل متصل می‌شود و از قوا و اعضای آن به شمار می‌آید و از آن طریق می‌توانند همچنان بدن خویش را تدبیر کنند.به نظر وی، بدن که شامل ودایع و آثاری از نفس است، در مسیر حرکت جوهری خود به‌سوی نفس کلی که در حقیقت مبدأ فاعلی او بوده است، به بدنی تبدیل می‌شود که شایستگی ملحق شدن به روح در قیامت را داشته باشد. در این رساله، نظریۀ ‌ایشان در باب معاد را واکاوی کرده، تبیین و تقریری صحیح و روان از آن ارائه کرده‌ایم و سوالات و اشکالات صدرالمتالهین در امتناع معاد با جسم عنصری را بر اساس تبیین جسم عنصری مدرس زنوزی جواب داده ایم پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تبیین جایگاه خدا در انسان شناسی ملاصدرا
        قربانعلی  کریم زادۀ قراملکی محرم  رحیمی
        خداوند و تصوری که در حکمت متعالیه از او وجود دارد، مهم‌ترین نقش را در انسان شناسی ملاصدرا ایفا می‌کند. از نظر ملاصدرا تمامی کائنات جلوه‌های مختلف خداوند هستند و انسان، کامل‌ترین جلوۀ اوست که در آیات قرآنی به خلیفۀ الهی و امانت‌دار خداوند توصیف شده است. مهم‌ترین مبانی م چکیده کامل
        خداوند و تصوری که در حکمت متعالیه از او وجود دارد، مهم‌ترین نقش را در انسان شناسی ملاصدرا ایفا می‌کند. از نظر ملاصدرا تمامی کائنات جلوه‌های مختلف خداوند هستند و انسان، کامل‌ترین جلوۀ اوست که در آیات قرآنی به خلیفۀ الهی و امانت‌دار خداوند توصیف شده است. مهم‌ترین مبانی ملاصدرا در انسان‌شناسی، اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود و حرکت جوهری است. وی نفس انسانی را در بستر حرکت جوهری دارای مراتب ماده، مثال و عقل دانسته و در نهایت به مقام فوق عقل دست می‌یابد. داشتن مراتب گوناگون، خدشه ای بر وحدت نفس وارد نمی‌سازد همانطور که خداوند هم دارای جلوه‌هایی از عقل، مثال و ماده بوده؛ ولی این منافی با وحدت او نیست. وحدت خداوند، وحدت حقّه است و انسان نیز وحدتی ظل وحدت حقّۀ خداوند دارد. تناظر خداوند و انسان به این مسئله ختم نمی‌شود: در نگرش صدرایی همانطور که خداوند خالق و مبدع هستی است، انسان نیز به‌عنوان خلیفه و جانشین وی دارای این ویژگی است؛ یعنی با قوۀ تخیل خود، وجودات ذهنی را در سرزمین خیال می‌آفریند، تفاوت تنها در این است که ابداع خداوند در قلمرو خارج است و ابداع تخیل در قلمرو ذهن. این مقاله به تبیین جایگاه خداوند در انسان‌شناسی ملاصدرا بر مبنای اصالت وجود وحرکت جوهری می‌پردازد. جایگاهی که ملاصدرا برای خداوند قائل است و تصویری که از او به عنوان مبدأ و غایت موجودات، ارائه می‌دهد، به خوبی می‌تواند، مبیّن جایگاه او در انسان شناسی‌اش باشد پرونده مقاله